ایران و اسرائیل، نبردی مختصر ولی مؤثر
حمله رژیم اسرائیل به ایران که با ترور جمع قابل توجهی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، دانشمندان هستهای همراه بوده و ضرباتی به تأسیسات هستهای و سامانههای پدافندی وارد آورد، نوعی جسارت بیسابقه در رویارویی این دو بازیگر مهم منطقه غرب آسیا محسوب میشود.
کد خبر: 723463 | ۱۴۰۴/۰۴/۲۰ ۲۱:۱۰:۰۰ اعتمادآنلاین |
احسان کیانی، تحلیلگر مسائل بین المل نوشت: حمله رژیم اسرائیل به ایران که با ترور جمع قابل توجهی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح، دانشمندان هستهای همراه بوده و ضرباتی به تأسیسات هستهای و سامانههای پدافندی وارد آورد، نوعی جسارت بیسابقه در رویارویی این دو بازیگر مهم منطقه غرب آسیا محسوب میشود. این درگیری به جهت شدت حملات موشکی و پهپادی، یکی از شدیدترین و کمنظیرترین مواجهات مستقیم بین تهران و تلآویو بود که نهتنها ابعاد نظامی، بلکه پیامدهای دیپلماتیک، امنیتی و اجتماعی مهمی در پی داشته است. این تحلیل، به بررسی اهداف هر دو طرف و میزان تحقق آنها میپردازد.
اهداف اسرائیل
اخلال در برنامه هستهای: مهمترین هدف اسرائیل، نابودی یا حداقل تضعیف زیرساختهای هستهای ایران بوده است. حملات هوایی به تأسیسات نطنز، فردو، اراک و اصفهان با هدف توقف یا تعدیل سرعت و روند غنیسازی اورانیوم انجام شده است. در عین حال گزارشها نشان میدهد که خسارات وارده محدود بوده و برنامه هستهای ایران همچنان فعال است. شاید به همین دلیل بود که رژیم تلاش کرد تا مشارکت ایالات متحده آمریکا برای حمله را نیز جلب کند. حمله بیسابقه آمریکا به تأسیسات هستهای فردو را باید در چنین چارچوبی نگریست که نهایتاً به حملهای منجر شد که گرچه ادعاهایی را از سوی ترامپ برانگیخته ولی گزارشهای اطلاعاتی نشان میدهد چندان مؤثر نبوده است. یا حداقل با صراحت میتوان گفت موجب نابودی نشده است. ترور دانشمندان هستهای نیز در چنین هدفی گنجانده شده است. که البته به نظر میرسد با توجه به وجود نیروهای جوانتر و تازهنفستری که در حوزه فیزیک هستهای وجود دارند، چنین هدفی محقق نشده است.
تضعیف توان موشکی: اسرائیل تلاش کرد با حمله به پایگاههای موشکی و انهدام پرتابگرها، توان تهاجمی ایران را کاهش دهد. بر اساس گزارشها، حدود ۲۶۰ پرتابگر موشک و ۸۰ سامانه پدافند هوایی ایران هدف قرار گرفتتند. این حال، ایران موفق شد بیش از ۵۵۰ موشک بالستیک و ۱۰۰۰ پهپاد انتحاری به سمت اسرائیل شلیک کند، که نشاندهنده حفظ بخشی از توان تهاجمی ایران است. هدفگیری جلسه فرمانده هوافضای سپاه و معاونانش نیز در همین چارچوب بوده که البته هدف مهمی تلقی میشود ولی نهایتاً منجر به توقف عملیات موشکی ایران در فرآیند موجهای متوالی عملیات وعده صادق نشده است.
اخلال در کنترل و فرماندهی: ترور عالیرتبهترین فرماندهان نیروهای مسلح بهخصوص ریاست ستاد کل نیروهای مسلح و فرماندهی قرارگاه خاتمالانبیا با هدف اخلال در انسجام تشکیلاتی نیروهای مسلح و توقف فرماندهی مواجهه با این حملات بوده که البته با جایگزینی سریع این نفرات توسط رهبری انقلاب، محقق نشد و حتی حملات شدیدتری نسبت به دو نسخه پیشین عملیات وعده صادق، رخ داد. البته این ترورها بسیار غافلگیرانه و جنایتآمیز بود و برخی از شخصیتها به سختی جایگزینپذیر بودهاند ولی ساختار کلی فرماندهی ایران، پابرجا مانده است.
ایجاد نارضایتی داخلی و فشار برای آشوب: یکی از اهداف کمتر اعلامشده اسرائیل، تحریک نارضایتی عمومی در ایران و ایجاد فشار برای تغییر ساختار سیاسی بود. اما برخلاف انتظار، حملات اسرائیل موجب افزایش همبستگی داخلی و حمایت مردمی از نیروهای مسلح ایران شد. گمان رژیم اشغالگر قدس چنین بود که نارضایتیهای معیشتی از یکسو و مقصرانگاری نظام در بروز این نبرد از سوی دیگر، سبب وقوع آشوبهای خیابانی و حتی درگیری مسلحانه با نیروهای نظامی و انتظامی خواهد شد. حوادثی که در صورت تشدید میتواند به جنگ داخلی و حتی تجزیه بینجامد. به نظر میرسد فقدان امکان شکلگیری گروهها و گروهکهای مسلح و تروریستی و به تعبیری پیادهنظام فعال، سبب شد تا این هدف به طور کلی منتفی شود. از سوی دیگر، هدفگیری شخصیتها و نهادهایی مانند ریاست سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، قرارگاه ثارالله، سپاه محمدرسولالله و زندان اوین، همگی پیامهای مشخصی به اپوزیسیون برانداز و معاند بود که نهایتاً به دلیل فقدان مشروعیت این گروهها، موجب تحرکی در داخل نشد.
اهداف ایران
نمایش قدرت بازدارندگی: ایران با استفاده از موشکهای بالستیک و پهپادهای انتحاری، توانست به اهداف نظامی و اقتصادی در عمق مناطق اشغالی ازجمله تلآویو، حیفا و بئرشبع حمله کند. این اقدامات نشانگر قابلیت پاسخگویی ایران بود که میتوانست برای میانمدت ادامه یافته و تابآوری ساکنان مناطق اشغالی را تضعیف کند.
تقویت جایگاه منطقهای: اعلام حمایت گروههای مقاومت در منطقه و نمایش توان نظامی و مهمتر از آن، بیانیه حمایتآمیز حضرت آیتاللهالعظمی سیستانی مبنی بر حمایت از مقام مرجعیت و رهبری دینی در ایران، سبب شد تا جایگاه منطقهای ایران نزد متحدانش مشخص شود. از سوی دیگر، پاسخ ایران به حمله آمریکا به فردو و عملیات علیه پایگاه العدید در قطر، معین نمود که ایران میتواند منافع اقتصادی کشورهای حاشیه خلیج فارس را مختل کند و به این ترتیب توانست جایگاه خود را بهعنوان قدرتی منطقهای تثبیت کند و این اقدامات موجب افزایش اعتبار ایران در میان بازیگران منطقهای شد.
حفظ برنامه هستهای: با وجود حملات اسرائیل، ایران توانست بخش عمدهای از زیرساختهای هستهای خود را حفظ کند و به فعالیتهای غنیسازی ادامه دهد. این موضوع نشاندهنده مقاومت ایران در برابر فشارهای خارجی است و اینکه همچنان اهرمهای فشار و کارتهای بازی را برای مذاکرات احتمالی در آینده، حفظ کرده است.
گفتنی است که توانایی رهبر معظم انقلاب در مدیریت و فرماندهی جنگ و راهبری نیروهای مسلح جهت خروج سریع از شوک اولیه که به پاسخ آفندی در همان شب انجامید، کمنظیر بوده است که در رونمایی از برخی ضربات با موشکها و پهپادهای بومی که تاکنون مورد استفاده نبودهاند، نمایان شد. علاوه بر اینکه نظام با تدابیری جهت حفظ تجهیزات نظامی و انتقال مواد هستهای به مناطق امن توانست، از حذف اهرمهای فشار ایران جلوگیری کند. همچنین تلاشها جهت برجستهسازی اشتراکات اجتماعی در ابعاد رسانهای و خنثیسازی تحرکات تفرقهافکنانه در کنار مقابله با عملیات سایبری جهت تداوم خدمات زیرساختی از جمله عوامل مهم حفظ این انسجام بوده است.
در مجموع به نظر میرسد این درگیری همچنان تداوم خواهد داشت و با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی نتوانسته به اهداف مد نظرش دست یابد، باید در انتظار ادامه برخی عملیاتهای محدود مانند ترور، خرابکاری و آشوب بود. به ویژه که از منظر رسانهای نیز از پشتیبانی برخی شبکههای فارسیزبان و از منظر دیپلماتیک نیز از حمایت آمریکا و اروپا، برخوردار است.
- شرط نتانیاهو برای توافق آتش بس دائم در غزه
- خبر مهم سرلشکر موسوی از آمادگی نیروهای مسلح
- ادعای رسانه اسرائیلی: ائتلاف پنهان الجولانی با امارات و آمریکا علیه لبنان!
- سقوط یک پهپاد ارتش اسرائیل در جنوب لبنان
- چرخش ریاض به سمت تهران به جای تلآویو